دکتر محمود رضا امینی مدیر خبرگزاری موج و رییس دانشگاه پیام نور یزد در مقاله ای با عنوان"رسانه و جهاد اقتصادی" به نقش رسانه در جهاد اقتصادی پرداخته است.

دکتر محمود رضا امینی مدیر خبرگزاری موج و رییس دانشگاه پیام نور یزد در مقاله ای با عنوان"رسانه و جهاد اقتصادی" به نقش رسانه در جهاد اقتصادی پرداخته است.قسمت اول این مقاله چندی پیش در اختیار دانشجویان و پژوهشگران رسانه گذاشته شد،این نوشته بخش دوم و پایانی این مقاله است.
7-2) رسانه های دیجیتال
رسانه های دیجیتال عبارتند از:
7-2-1) خبرگزاریها
امروزه امکان دستیابی اینترنتی، زمینهای مثبت و منفی برای انتقال سریع اخبار و اطلاعات دادههای رسانهای است به عبارتی اینترنت عملاً رسانهای پرمخاطب و اثرگذار است، اما در این فضای سایبری رسانههای رسمی و مولد اخبار و گزارشات و دادههای رسانهای مثل خبرگزاریها و سایتهای خبری نیز فعالیت مینمایند که علاوه بر استفاده از امکان اینترنتی و مخاطبان این عرصه، از انتقال تولیدات خود در سایر رسانههای مکتوب و صدا و سیما بهره میبرند.
خبرگزاریها که به عنوان مادر تولید اخبار میباشند در رابطه با جهاد اقتصادی ضرورت دارد چهارچوب خود را سازماندهی کنند. تاکنون در کشور چهارده خبرگزاری رسمی به ثبت رسیده است که تعدادی تخصصی و در عرصههای ویژه فعالیت مینمایند، ولی عملاً غالب آنها معطوف به تولید اخبار در ابعاد مختلف شدهاند و عرصه اقتصاد بخشی گذرا و سهم ناچیزی از تولیدات آنها را به خود اختصاص داده است و به جز یکی از آنها که تخصصی و در عرصه اقتصادی تلاش مینماید، بقیه رویکرد جدی و انگیزهمندی در فرآیند تولید اخبار و اطلاعات اقتصادی و نیز موضوع جهاد اقتصادی ندارند. این در حالی است که چون خبرگزاریها منبع و شاخه اصلی تولید اخبار میباشند، میتوانند سمت و سوی اقدامات خود را متوجه جهاد اقتصادی نمایند. به هر حال این رسانهها میتوانند با رصد شاخصهای جهاد اقتصادی در بستر سیاستهای اصل 44 اقدام نموده و ظرفیتها و نقاط قوت و ضعف را در ابعاد مختلف مورد نظر جهاد اقتصادی تبیین و ترسیم نمایند تا سایر رسانهها به عنوان منبع مطمئن از آنان استفاده نموده و ضمن تنوع منبع خبر و اطلاعات، امکان تکمیل اطلاعات و اخبار لازم را فراهم آورند، اما این رسانهها که از توازن لازم با یکدیگر برخوردار نیستند، گاهی به یک مجموعه کمتحرک و در نتیجه کماثر تبدیل شدهاند.
7-2-2) سایتهای خبری
متأسفانه یا خوشبختانه سایتهای خبری که الزامی برای اثبات مستندات خود ندارند، به طور قارچگونهای در حال رشد هستند و در چرخه مراجعات عمومی قرار می گیرند از اینرو کمتر به دنبال اهداف کلان، منسجم و منظمی هستند که با مطالبات عمومی ارتباط دارند، هر چند، بسیاری از آنها که از منابع بیگانه بهرهمند میشوند، در راستای اهداف و سناریوهای آنان همکاری مینمایند.
تعدادی از سایتها که به عنوان سایت رسمی و وابسته به سازمانها میباشند، نیز از آن جهت که مکلف هستند صرفاً با دید مثبت اطلاعات و اخبار را در اختیار مراجعهکنندگان قرار دهند، روایی خبری خود را از دست دادهاند و برخی سایتها که به مراکز مطمئن و سالم مرتبط هستند، عملاً مکمل خبری میباشند. در عین حال برخی از سایتها هم اگر چه دارای مخاطب زیادی هستند، اما در طرفداری از گروه و جناح خاص یا در تقابل یکدیگر تلاش میکنند و عملاً در راستای مطالبه جهاد اقتصادی گامی جدی بر نمیدارند.
7-2-3) روزنامهها، مجلات، رسانه
روزنامهها و نشریات امکان یا فرصت بهینه دیگری برای تبیین و رصد جهاد اقتصادی هستند که خوشبختانه با تفکیک تخصص و صفحات آنان امکان مناسبی را در عرصه جهاد مورد نظر میتوانند ارائه نمایند و از آنجایی که برخی نشریات در فرآیند اقتصاد به طور حرفهای عمل مینمایند، میتوانند با هدفگذاری و تهیه سناریوی لازم به مقاصد والای جهاد اقتصادی نایل آیند و خود علاوه بر انجام وظیفه ملی و الهی نسبت به آگاهسازی عمومی و تهییج آنان برای جهاد اقتصادی و جلوگیری از انحرافات مسئولین و نیز آگاهسازی مردم به تاکتیکهای دشمن بهرهمند شود.
از طرفی یکی از ضرورتهای پیش گفته در رابطه با جهاد اقتصادی، عدم حاشیهپردازی است که رسانه میتوانند آن را منتفی و یا عملی سازند و این شمشیر دولبه را در راستای خدمت بکار گیرند و حتماً از حاشیه پردازیهای دیگران جلوگیری نمایند.
به هر حال رسانهها خود عامل و عنصری مهم در راستای جهاد اقتصادی کشور میباشند و باید توجه داشته باشند که یکی از شاخصهای مهم جهاد اقتصادی، رسانهها و اقدامات آنها شمرده شده است. به عبارتی مأموریت این رسانهها در رابطه با انجام جهاد اقتصادی، مأموریتی جدی و غیر قابل اغماض است، اما این فرصت و امکان (رسانهها)، خود نیازمند نقشه راه، مدیریت و حمایت است و نباید انتظار داشت که آنها بدون هیچگونه مدیریت، هماهنگی و برنامهریزی به طور جداگانه میتوانند آثار مطلوب داشته باشند. پس اولین رسالت رسانهها در راستای جهاد اقتصادی، فعالسازی و بسترسازی آنهاست که این وظیفه حاکمیت است.
7-3) وظایف حاکمیتی نسبت به رسانهها در راستای جهاد اقتصادی
رسانهها مجموعهای متنوع از توانمندیها، ظرفیتها، استعدادها، قدرت نفوذ، گرایش فکری، مقبولیت و شهرت را شامل میگردند و چنانچه مقتضی باشد، یک اقدام هماهنگ و مؤثر صورت گیرد، باید به طریق مناسب این اقدام صورت گیرد. در عین حال، رسانهها مایل به استقلال میباشند که باید این ملاحظه مهم در نظر گرفته شود، اما واقعیت این است که حاکمیت در راستای مطالبه جهاد اقتصادی که رسانه به طور جدی اثرگذار میباشد و خود نیز از شاخصهای مرتبط با جهاد اقتصادی است، باید اقداماتی صورت دهد که به آن به طور اجمال اشاره میگردد.
7-3-1) مدیریت فرماندهی
هیچ اقدام هماهنگ و سازمان یافتهای بدون مدیریت و فرماندهی امکان پذیر نیست و جهاد اقتصادی که رسانهها باید کنشگران جدی در رابطه با اتکای عمومی و مطالبهسازی و مطالبهخواهی باشند نیز از این ضرورت مستثنی نیستند. اما توسط چه کسی و چگونه باید فرماندهی شود و آیا باید دولت مدیریت آن را رأساً بر عهده بگیرد یا بستر مدیریت به وسیله رسانهها فراهم گردد.
قطعاً پاسخ در این رابطه این نیست که دولت مدیریت و فرماندهی رسانهها را بر عهده گیرد، بلکه آنان خود باید به مثابه لشکرهای عمل کننده، مطالبه مدیریت نمایند. در این شرایط دولت باید سهم حضور و مدیریت رسانهها را معلوم کند و بهترین راه این است که در نقشه راه جهاد اقتصادی، جایگاه رسانهها روشن و شفاف باشد و خود آنان کمیتهای مشترک برای برنامهریزی و ارائه راهکار تشکیل دهند و این بها و سهمی است که دولت برای این کنشگران واقعی باید در نظر بگیرد. متأسفانه تاکنون هر آنچه که دولت از رسانهها انتظار داشته و طلب کرده، یک سویه بوده و حتی اگر کمیتههایی تشکیل شده و افرادی در آن فعال و مسئول بودهاند، گاهی رسانهای نبوده و گاهی منصوب به دولت بودهاند و این عملاً یعنی جداسازی و بیتوجهی به رسانهها در مشارکت موضوعی.
رسانهها میتوانند با مشارکت یکدیگر مدیریتی را برگزینند و اساساً مدیریت در جهاد اقتصادی را برای خود تعریف کنند و به آن پایبند باشند و این بستر را باید حاکمیت فراهم نماید.
7-3-2) برنامه ریزی
هنگامیکه که مدیریت و گروه هماهنگی تشکیل شد، موظف به برنامهریزی خواهد بود و چون همه دستاندرکار و دخیل در موضوع جهاد اقتصادی میباشند، میتوانند برنامهریزی لازم را به خوبی صورت دهند و راههای تخصصی و حرفهای را مطرح نمایند و نه تنها مسیر فعالیت خود را در رابطه با جهاد اقتصادی و تهیه گزارشات و تولیدات رسانهای خطدهی کنند، بلکه میتوانند به مسئولین در رابطه با چگونگی رفتار با رسانهها، پاسخگویی مناسب و ارائه گزارش و عملکرد، راهنمایی و مشاوره دهند.
در برنامهریزی رسانه در راستای جهاد اقتصادی، خطوط قرمز باید روشن شود و بایدها و نبایدها به خوبی ترسیم گردد و امکان هماهنگی متمرکز ولی صداهای مختلف در موضوعات مرتبط با جهاد اقتصادی فراهم گردد. نباید فراموش کرد در صورتی میتوان تأثیر نفوذ در افکار عمومی را بیشتر ساخت که سوژه مورد نظر را به طور اقناعی و اطمینانبخش برای مردم ترسیم کرد. قطعاً چنانچه در پردازش به موضوعات و سوژههای مرتبط با جهاد اقتصادی در انتشار خبر، گزارش یا مقاله و نظریه تضاد و نقصانی وجود داشته باشد به ناباوری مردم و عدم اطمینان آنها کمک خواهد کرد. از اینرو برنامهریزیها باید در راستای اهدافی باشند تا قابل ارزیابی شود و آن هدف رسیدن به شاخصهای جهاد اقتصادی است.
نکته مهم در برنامهریزی، دقت به امکانات، ظرفیتها و ضرورتها است که در این جهاد ضرورتها قطعاً باید مورد توجه اصلی باشد و امکانات و ظرفیتها به نسبت آن فراهم گردد و این مسلم است که رسانهها باید به عنوان کنشگر مرتبط با مردم و افکار عمومی عمل نمایند و به مردم در ارتباط با اطلاعات و اخبار، اعتماد و اطمینان لازم را منتقل نمایند تا مطالبه آنها و مردم در یک راستا قرار گیرد. همچنین باید رسانهها در برنامههای خود از مردم اطلاعات لازم را دریافت و به تمایلات و درخواستها و نیز عکسالعمل آنها در مسایل اقتصادی مرتبط با جهاد اقتصادی توجه نموده و آنرا منعکس نمایند. شاید بتوان گفت یکی از مهمترین ضرورتهای کنشگری رسانهها در جهاد اقتصادی، برنامهریزی صحیح و جامع میباشد که باید با ملاحظات مختلف آن را ترسیم نمود. ضمن اینکه این اقدامی ملی و ضرورتی متناسب با منافع ملی است. از اینرو علیرغم تفاوتها و تنوعی که در رسانهها وجود دارد، برنامهریزیها چگونه باید صورت گیرد تا روند موردنظر، هماهنگ و متناسب با مخاطبان مختلف در معرض افکار عمومی قرار گیرد.
7-3-3) پشتیبانی رسانه ها
هر اقدام جهادی نیازمند مدیریت، هماهنگی و برنامهریزی است و پس از روشن شدن فرآیندها و کارکردهای رسانه در جهاد اقتصادی، رسانه را باید حمایت و پشتیبانی کرد. مشخص شدن نحوه پشتیبانی و عامل پشتیبانی کننده نیز از ضرورتهای جدی و قابل توجه است. زیرا نیروی عملکننده که در این فرآیند رسانهها هستند، باید به اعتماد و اطمینان لازم از پشتبانیهای مورد نیاز اقدام کنند.
پشتیبانی رسانهها به نسبت کارکردها و مأموریت آنها متفاوت است و هر یک از رسانهها همچون پازلی یک جهاد کامل را عملیاتی کنند از اینرو پشتیبانیها ممکن است نرمافزاری یا سختافزاری بوده و یا پشتیبانی گاهی به صورت حمایت معنوی و گاهی مادی باشد. بعضی مواقع پشتیبانی و حمایت در همکاری و پاسخگویی خواهد بود و گاهی نیاز به اطلاعات اولیه از برخی سازمانها و حتی گاهی حمایتهای تخصصی و فنی میشود.
عنصر یا عناصر پشتیبانیکننده، نیروی پشتیبانی را شکل میدهند که شجاعت، قدرت و جرأت حرکت جهادی را به نیروی عملکننده تزریق میکند با این ملاحظه هر رسانهای که موظف است در جهاد اقتصادی کنشگری و اقدام مناسب با جهاد نماید، نیازهایی دارد که قبل از عملیات باید آماده و به آن تحویل شود.
7-3-4) توانمند سازی رسانه ها
یکی از واقعیتهای تأسفبار برخی از رسانههای کشور، عدم توانمندی لازم در تأمین منابع، تأمین محتوای تخصصی و فقدان نیروی ماهر و متخصص میباشد. در این شرایط امکان مانور در موضوعات مهم را آنطور که شایسته و بایسته است، ندارد و این مهم قطعاً در انجام یا عدم انجام اقدامات اساسی مانند جهاد اقتصادی مؤثر میباشد.
اگر چنانچه باید رسانهها در عرصه اقتصاد کشور باید جهادی وارد شوند تا نتایج مورد نظر حاصل گردد، توازن آنان لازم است و باید بتوانند همانند یکدیگر و یا به نسبتی نزدیک در مانور جهادی شرکت نمایند. در این حال با توجه به ظرفیتهای نامتقارن و امکانات، گاهی نمیتوانند اندک اقدامات لازم را انجام دهند. از این رو بستر توانمندسازی آنها از سوی حاکمیت امری ضروری است.
منظور از توانمندسازی، زمینهسازی و حمایت مادی و معنوی همراه با نظارت و هدایتی است که رسانه از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب برسد تا بتواند مأموریت خود را بهخوبی انجام دهد. رسانهها باید از نظر تجهیزات، آموزش، مهارت، توسعه، نوآوری و امکان بکارگیری نیروی ماهر و متخصص همراه با ضمانتهای ماندگاری فعالیت خود را ادامه دهند تا در این شرایط بتوان انتظار داشت بتوانند هر نوع واکنش مهم و اساسی را در کشور به خوبی انجام دهند.
بدون تردید رسانهای با حداکثر ده نفر نیروی خبرنگار و سردبیر نمیتواند اثری مانند رسانهای با پشتوانه مالی و فنی صدها و یا هزار نفر نیروی مرتبط و با امکانات لازم را داشته باشد و در صورتی که از توانایی و استعداد لازم برخوردار نباشد، نمیتواند رشد و توسعه پایدار داشته باشد. لذا شرط توانمندسازی آنها، داشتن استعداد، ظرفیت مدیریت و انگیزه میباشد و این شرایط یعنی تبیین استاندارد مناسب برای فعالیت از یکسو که باید به وسیله صاحبان رسانهها فراهم شود و تأمین بستر رشد و توانایی مادی و معنوی از سوی دیگر که به وسیله حاکمیت مهیا میشود.
در شرایطی که نیاز به حضور و همراهی رسانهها دراقدامی ملی میباشد، لازم است بستر توانمند شدن آنان فراهم شود و این که چگونگی فراهمسازی این بستر، نیازمند به سیاستهایی کلان و راهبردهایی صحیح از سوی حاکمیت است و همانطور که قانون نظارتی بر رسانهها حاکم است، باید قانونمند ظرفیتها و زمینههای رشد و تأمین درآمد برای رسانهها فراهم گردد تا متناسب با سرمایهگذاری رسانه و استانداردها و ریسکپذیری مدیریتی صاحبان رسانهها، ضمانت رشد، پیشرفت و توانمندی فراهم شود.
7-4) افزایش نفوذ رسانه و سهم سبد رسانه ای مردم
اکنون که ضرورت حضور رسانهای مردم در پیشرفت و توسعه اسلامی و جهاد اقتصادی آن برکسی پوشیده نیست و نیز فرآیند دشمنی با نظام از طریق اثرگذاری بر افکار عمومی و رسانههای بیگانه مشهود است، باید نفوذ و برد رسانهها در افکار عمومی افزایش یابد تا امکان اقدام جهاد اقتصادی در راستای ضرورتهای اقتصادی و مقابله با دشمن فراهم گردد.
در شرایط موجود، تیراژ و نفوذ رسانهها به اندازه ای نیست که در خور و متوازن با ایفای نقش مؤثر رسانهها در رابطه با مسایل مهم کشور باشد و اگرچه نقش منفی آنان میتواند خسارتهایی را برجای گذارد، اما با توجه به ضریب نفوذ رسانهها به جز رسانه ملی یا صدا و سیما به اندازه کفایت نیست.
همانطور که گفته شد اقتضای تأثیر لازم رسانهها و افکار عمومی، افزایش ضریب نفوذ میباشد که باید از طریق افزایش تیراژ و همچنین تحول در محتوی و کیفیت صورت پذیرد و این نیز همچون کفه ترازو دو طرف دارد که یک طرف آن نحوه مدیریت و تلاش مدیران رسانهها و تمایل آنان به ایجاد فرصتهای جدیدی مرتبط میگردد و طرف دیگر به پشتیبانی و حمایتهای حاکمیتی که به موجب آن امکان افزایش تیراژه و الزام خرید مشتری را فراهم آورد.
به هر حال آنچه از روند موجود رسانه میتوان یافت، این است که تیراژ و مخاطبان رسانههای مکتوب و دیجیتال داخلی به نسبت جمعیت کشور قابل ملاحظه نیست و باید در جهت توسعه فرهنگ رسانهای در مردم اقداماتی کرد.
واقعیت این است که روند فناوری و به ویژه ساختار سایبری تا حدودی زیادی توانسته در توسعه نفوذ رسانه و افزایش سبد رسانهای مردم تأثیرگذار باشد، اما در عین حال این روند بدون حضور سازمان یافته رسانههای کشور هستند و از آنجایی که نگاه صرفاً اقتصادی در ساختار تسهیلکننده سایبری (اینترنتی و الکترونیکی) برای افزایش درآمد خود میباشد تفاوتی در تهیه و ارسالکننده خبر و اعتبار قانونی و غیرقانونی آنها نیست.
همچنین با رویکرد فعال شدن روابط عمومیهای دولتی و صرف هزینههای قابلملاحظه در این مسیر، دوگانگی تولید و ارسال خبر و بیاعتباری خبری در افکار عمومی را موجب شده است و این در حالی است که در شرایط نظارت و پشتیبانی لازم حاکمیتی، رسانهها میتوانند با داشتن سهم مناسب از فرصت اینترنت و SMS (پیام کوتاه)، علاوه بر افزایش تیراژ مکتوب، ضریب نفوذ خود را افزایش دهند.
به نظر میرسد لازم است سهم سبد رسانه مردم افزایش یافته و با فرهنگسازی و علاقمندکردن آنها به دریافت اطلاعات، بستر افزایش نفوذ رسانهها را فراهم آورد و نباید فراموش شود که تنوع منابع رسانهای و تفاوت قابل ملاحظه تولیدات آنها نیز موجب افزایش انگیزه مردم خواهد شد. از این رو نقش صدا و سیمای کشور در استفاده از همه رسانههای رسمی به عنوان منبع و تخصصی شدن رسانهها میتواند در این اقدام مؤثر باشد.
آنچه از افزایش نفوذ رسانهها و نیز افزایش سهم سبد رسانهای مردم انتظار میرود، این است که بستر لازم حضور در فعالیتهای مهم فراهم شود. از این رو میتوان حتی در چنین مواردی بهطور ویژه عمل کرد و با تشکیل ستادهای موضوعی از جمله ستاد جهاد اقتصادی و برآوردهای لازم مالی – سیاسی و فرهنگی، نسبت به موضوع نقشه راه و نوع کنشگری برای هر رسانه معلوم شده و با هدایت و مدیریت آن مطلوبیت نهایی حاصل گردد.
7-5) تنوع
یکی از نیازهای مهم رسانهای کشور تنوع آنان است تا امکان جلب نظر مخاطبان مختلف را فراهم آورد. این تنوع در حوزه تخصصی یا موضوعی با گرایش سیاسی و نیز شکل ظاهری میتواند صورت پذیرد و بدینوسیله بتوان اقدام واحدی را در انواع و اشکال مختلف انجام داد.
متأسفانه در شرایط موجود، اگر به روزنامهها یا سایت خبرگزاریها مراجعه شود تولیدات و حتی شکلبندی مشابه آن به گونهای است که رجوع به یکی از آنها موجب میگردد نیازی به رجوع به سایرین نباشد و این روند مناسبی برای توسعه رسانه نیست. تأسفبارتر این که گزارشگران و خبرنگاران گاهی با تشکیل حلقهای پیوسته و مرتبط در حوزههای خود با اخبار و تولیدات مشابه به رسانههای خود تحویل میدهند و حتی کمتر آن را غنیسازی یا افزایش میدهند و این نیز به یکنواختی محتوای رسانهها دامن میزند.
در حال حاضر هر کسی در سایه امکان خود سایت و یا فرصت رسانهای ایجاد کرده و بیشتر در بیان دیدگاههای منسوب به خود عمل میکند که این شرایط در رسانههای رسمی، همواره مغفول مانده و فقط به شرط وابستگی به یک تفکر میتوانند اداره شوند، اما در جهاد اقتصادی و دهه پیشرفت و توسعه ایران اسلامی که مقتضی داشتن رسانههای فعال در فرآیندهای ملی و ارزشی است، نیاز به تنوع رسانه ای دارد که بتوانند با اشکال و محتوای متفاوت و به اصطلاح چند زبانه موضوع ملی و ارزشی مورد نظر را پیگیری نمایند.
در صورت وجود نظارت صحیح، عدم دخالت و حمایت و پشتیبانی لازم رسانهها از سوی حاکمیت و ایجاد بستر برای تنوع رسانهها موجب اطمینان، اعتماد و ایفای نقش مؤثر آنها در موضوعات مهمی مانند جهاد اقتصادی خواهد بود.
8) الزامات رسانه ها و جهاد اقتصادی
از جمله الزامهای مهم در این زمینه میتوان به دسترسی آسان و یکسان به اطلاعات، ارزشهای جدید، اصلاح قوانین کار، تولید و درآمد، افزایش قدرت رسانه در کارکردهای اقتصادی و اجتماعی، خط دهی به وسیله رسانه ها، رفع دغدغه های مالی و ورود به بازار سرمایه را می توان نام برد.
9) نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات
علیرغم همه تدابیر و اقدامات صورت گرفته توسط دولت جمهوری اسلامی ایران و نیز همراهی ملت و دولت، همچنان نیازمند همکاری بیشتر مردم و اقدامات اساسی دولت در روندها و فرایندهای اقتصادی هستیم. بیتردید به عنوان اساسیترین مسائل کشور همواره باید محور اقتصادی را به عنوان زیربنای موفقیت کشور در نظر بگیریم و تمام افراد و مسئولین کشور باید مهیای اقدامی جهاد گونه باشند.
جهاد اقتصادی نیازمند برنامهریزی و طراحی صحیح و دقیق توسط گروههای تخصصی است و در این مسیر نیازمند شناخت ظرفیت ها، موانع و چالش ها هستیم که رسانه ها این نقش مهم را به خوبی ایفا می نمایند.
رسانهها لازم است چهارچوب فکری و نظری خود را در ارتباط با فرآیند اقتصاد مرتبط با ایران اسلامی دنبال کنند و راهبردهای خود را در اقدامی مانند جهاد اقتصادی به خوبی و با شفافیت شناسایی کنند و برای اجرای بهتر و صحیحتر این نقش توسط رسانههای داخلی، لازم است که دولت با دیدی یکسان و غیر گزینشی رسانهها را در تأمین منابع، محتوای تخصصی و نیز بکارگیری نیروی انسانی ماهر و متخصص یاری کند. همچنین انتظار میرود که موضوع اقتصاد دستمایه گرایشها، جناح بندیها و درگیریهای نظری نگردیده تا متضمن توسعه واقعی برای کشور باشد و رسانهها وظیفه خود را عملی نمایند. وظیفهای که میتوان آن را ملی و ضروری خواند و باید و میتوان مسیر رشد را با این چهارچوب تطبیق نمود.
با توجه به رویکرد مقاله حاضر و مطالب طرح شده در آن، پیشنهادهایی به شرح زیر ارائه میگردد:
1) ایجاد بستر لازم برای تولید نظریه و منابع مکتوب در راستای کنشگری متقابل رسانه و جهاد اقتصادی.
2) الزام به پاسخگویی مسئولین، دست اندرکاران و صاحبنظران در رابطه با پیشرفت و توسعه ایران اسلامی و جهاد اقتصادی.
3) همت والا و جدی دستاندرکاران، مسئولین و صاحبنظران در ارائه نظر و کنشگری رسانهای.
4) دسترسی یکسان و آسان تمام رسانههای دولتی، عمومی و خصوصی به اطلاعات لازم.
5) پذیرفتن باورها و ارزشهای جدید مانند تولید ثروت، مقبولیت سرمایهگذاری و عدم نگرانی از سرمایهداری.
6) تنظیم مقررات کار، تولید و درآمد و امکان اصلاح قوانین و مقررات.
7) بسترسازی رسانهها جهت خطدهی.
8) قدرت رسانه باید در کارکرد اجتماعی و اقتصادی لحاظ شود.
9) رسانهها باید فارغ از دغدغههای مالی، امکان استقلال داشته و بر امور مسئولین نظارت کنند.
10) رسانهها باید قدرت مالی لازم برای جذب افراد متخصص را داشته باشند.
11) دولت باید رسانهها را در ورود به بازار سرمایه و راهاندازی شرکتهای سودده یاری کند و امتیازات لازم را برای ورود به عرصه درآمدزایی به آنها بدهد.
12) دولت باید از تمام رسانهها به طور یکسان حمایت کند.